کد مطلب:211151 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:118

جابر در نظر مستشرقین
اریك جان هوملیارد Eric John Homlyard مورخ انگلیسی در كتاب خود به نام Mafera femistry معتقد است كه جابر 95 سال عمر كرده و ظاهرش این است كه از گفته جلدگی در این تشخیص پیروی كرده و می نویسد جابر آثار زیادی از خود به جا گذاشته است.

جابر تا زمان مأمون زنده بوده و از محضر امام رضا علیه السلام نیز استفاده كرده و كوشش فراوانی نموده كه بین امام علی بن موسی الرضا و مأمون را آشتی و صلح دهد.

به عقیده او و اغلب مستشرقین جابر معلومات اولیه ابتدائی خود را از مكتب اسكندری در علم شیمی فرا گرفته است و این احتمال هم بعید نیست در كوفه از دانشمندان رومی و یونانی بسیار بودند و او هم تحصیلات ابتدائی مقدماتی را آنجا فرا گرفته و بعد به مدینه رفت و از محضر امامین همامین صادقین استفاده كرد پایه مكتب فنی جابر امكان تبدیل عنصر به عنصر دیگر است كه به آزمایش بدست می آید.

جمعی دیگر معتقدند كه جابر معلومات اولیه خود را در خراسان فرا گرفته زیرا خراسان در آن عصر دوره كانون تصوف اسلامی و علم طب و ستاره شناسی بوده است.

این احتمال هم ممكن است كه جابر در كوفه متولد شده باشد و پس از دست دادن پدر به خراسان موطن خود برگشته باشد و پس از تحصیلات مقدماتی برای مدینه كه مركز دانشگاه اسلامی است حركت كرده باشد و پس از شهرت علمی مورد توجه برمكیان قرار گرفته است.

جابر نخستین دانشمندی است كه به یك سبك مخصوص علم شیمی را بر پایه آزمایش قرار داده و با این روش پیشرفت و موقعیت شایانی بدست آورده كه در سرلوحه علمای این علم نام برده می شود. و به اتفاق همه مورخین و دانشمندان جابر از علمای مكتب اسكندری



[ صفحه 336]



در فن خود بیشتر رفت و اكتشافاتی كرد كه تا آن روز نشده بود و هنوز هم موره استفاده است.

شهرت نام جابر و اهمیت علوم و فنون اسلامی در اثر نتایج درخشان آثار او است كه در اختیار همه علمای جهان گذاشته است.

جابر ملاك عمل خود را چنین بیان می كند.

«ملاك این فن آزمایش است كسی كه كار نكند و آزمایش به عمل نیاورد به هیچ وجه نتیجه ای عایدش نخواهد شد».

یك جای دیگر می گوید:

(ماهیت اجسام از طبایع آنها برمی خیزند نه از چیز دیگر بنابراین شناختن جسم در میزان آن است كسی كه میزان آن را شناخت و بكنه جسم آن پی برد و از ساختمان و خواص آن اطلاع حاصل كرد از كیفیت تركیب آن آگاه گردید و تمرین این امر را حل می كند و هر كس كه تمرین زیاد در تجزیه و تركیب عناصر نموده دانشمند واقعی شد و كسی كه تمرین نكند دانشمند نمی شود. تمرین در هر صنعتی اصل كار است صنعت گر آزموده ابتكار دارد و صنعتگری كه تمرین ندارد كاری از پیش نمی برد).

جابر در عین حال روش عملی را مقدم می دارد از نظریه ها و فرضیه ها و به اصطلاح تئوری ها صرف نظر نكرده او معتقد است باید علم را به عمل آورد تا نتیجه گرفت و چون برخی راستی جابر را صوفی می دانستند و تعجب می كنند كه عمل فنی كه مستلزم كار و كوشش رنج و سعی و عمل است با صوفی گری كه تنبلی و تن پروری است چگونه سازش نموده در حالی كه جابر صوفی نبوده چون در علوم جفر و رمل و اسطرلاب و اعداد و حروف و غیره هم كار می كرده و صوفیها هم در برخی از این فنون به صورت فرضیه و تئوری بدون آزمایش یا برای گرفتن و پیدا كردن اكسیر در خفا و پنهانی در اعتزال و اعتكاف می گذرانیدند او را هم بدین سبب صوفی گفتند نه آنكه راستی صوفی به آن معانی متداول معمول ما باشد.

آثار جابر نماینده ترقی و علم و كمال تمدن است و نشان می دهد كه معلم او شدید القوی و آسمانی و روحانی بوده كه ابداع و ابتكار در اصول فنون نشان داده است.

جابر به قدری در علوم و فنون اسلامی مهارت و قدرت یافته كه برخی وجود او را انكار نموده و این همه آوازه های علمی را داستان تصور كرده اند و این چقدر فكر كوتاهی است.



[ صفحه 337]



شاید هم این فكر در اثر تصرفات نابجای برخی بی سوادان در كتب جابر بوده یا در اثر نفهمیدن مطالب جابر است یا از این جهت كه جابر در اروپا شهرتش بیشتر از شرق كنونی بوده و می باشد و در میان مسلمین از قرن دهم اسلامی به بعد بلكه پس از حملات جانگزای مغول ها علوم اسلام در میان مسلمین فقط اصول و فقه و ادبیات باقی ماند و بقیه را بردند و چون این علوم در اروپا سر در آورد و توسعه و انتشار یافت افكار كوتاه و توسعه نیافته آنها را واهی شمرده و انكار كردند.

در شرق در اطراف كتب و آثار جابر مطالعاتی نشده و تجزیه و تحلیلی به میان نیامده است ولی در غرب بیشتر استفاده كردند بلكه تحول شیمیائی قرن 17 غربیها روی مبانی علوم اسلامی بوده به شرحی كه در كتاب جهان اسلام و اسلام در جهان نوشتیم - نهایت در قرون گذشته آثار علمی و تمدن اسلامی در ملل غیر اسلامی به صورت یك هدف مغرضانه مورد استفاده بوده ولی پس از آن بالذات ماهیت علوم اسلامی سرمشق تمدن آنها قرار گرفت از این گذشته همیشه نبوغ و استعدادهای لایق با حدت و شدت همدوش با مخاطرات بوده و محسود دور و نزدیك می شده است و بهترین دلیل تاریخی این است كه اكثر بزرگان را مانند ابن سینا و خواجه طوسی - شیخ بهائی و غیره را تكفیر كرده اند.

«ژولیوس روسگا» دانشمند سویسی مطالعاتی در كتاب «السبعین» و كتاب «السموم» جابر نموده و اهمیتی برای این دو كتاب و عظمتی برای مؤلف آن در آن عصر قائل شده است و می نویسد این دو كتاب در علوم طبیعی برای علمای این فن مخفی نیست.

بدپول كراوس آلمانی آثار جابر را مورد مطالعه قرار داده و نمونه های مختلفی از كتابهای او را به چاپ رسانیده كه هر كدام معرف جنبه معینی از دانش و بینش جابر است مباحث شیمیائی - فیزیكی - مكانیكی - فلسفی - ریاضی - دینی كه به قول او همان تئوری های علم شیمی است كه با افكار متافیزیكی «ماوراء الطبیعه» و تصوف هم در آمیخته است.

اریك جون هولمیارد كتابهای جابر را در هندوستان در سال 1891 با ترجمه انگلیسی آن منتشر ساخته و از كتابهای او كه نام برده كتاب السمورة كتاب الخواص كتاب الانتقال من القوه الی الفعل و كتاب السبعین است.

كتاب السموم او نشان می دهد كه جابر احاطه كافی و اطلاعات نسبتا وسیعی در عالم نبات شناسی و حیوان و حشره شناسی داشته است.



[ صفحه 338]



در كتاب الخواص از تریاق و سموم و داروهای خواب آور و مسكن و همچنان از فورمولهای داروئی و طبی و خواص آنها و از بین بردن مو و روشهای علمی جهت بدست آوردن رنگها و روغنهای داروئی رنگ كردن چرم و غیره ذكر كرده است.

جابر در این كتاب معلومات گرانبهائی در زمینه علم طب و صنعت شیمی در میان گذاشته و به قول خودش از پانصد رشته علومی است كه از امام صادق علیه السلام فراگرفته است.

جابر در علوم فنی آزمایش را ملاك قرار داده و در علوم تصوف و فلسفی و افكار متافیزیكی تئوری را به كار می برده است - و كتاب الانتقال من القوه الی الفعل او اصول تئوریها و نظریه ها و فرضیه های او را نشان می دهد و كتابهای دیگر او هم كم و بیش این اصول را به میان آورده كه این دو اصل مبنای علم و عمل جابر بوده است اصل علت - اصل میزان

جابر نظم و ترتیب را در وجود حكمفرما می بیند زیرا شاگرد مكتب نظام احسن است و اصل علت را باعث این نظم می داند و مطالعه این یك را در بررسی اصل علت جهائی جستجو می كرده و در تمام روش های او این دو اصل مجری بوده است.

اصل دوم جابر كه موجب شگفتی علمای غرب شده اصل میزان است كه جابر مفصلا آن را تشریح كرده و در حقیقت جنبه فكری و فلسفی جابر از كارهای عملی و داروسازی او كه داروهای شناخته و تهیه كرده و دستگاه های آزمایشی كه به كار می برده كمتر نیست.

اصل اول بیان فلسفه طبیعت و علوم است.

اصل دوم بحث ریاضی و قوانین طبیعی و نسبت بین آنها است كه به نظر ما جابر همین فرضیه نسبی امروز انیشتین را نیز معتقد بوده و به كار برده است.

جابر معتقد بوده كه فعل و انفعال شیمیائی مبنی بر ذات و خواص و اصل مواد وارده در عمل است.

جابر نسبت عددی را در اجسام حكمفرما می دانست و تناسب اجسام و تركیب آنها را در زمینه شیمی مربوط به همین رابطه عددی می داند - این قانون ریاضی است كه سازش اجسام را با هم و خواص نسبی آنها را معین می سازد.

جابر می گفت میزان یا نسبت نشانه نظم و ترتیب وجود است چه تعادل و نسبت پایه وجود اجسام می باشد.



[ صفحه 339]